سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ارزش نعمتها تنها از سنجش با ضدّشان شناخته می شود . [امام علی علیه السلام]
دین وزندگی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عددعجیب

  . ازرسول اکرم (صلی الله علیه وآله) نقل است که کلمه بسم الله الرحمن الرحیم فشرده وچکیده قرآن است.گذشته ازجنبه های معنوی ملاحظه می کنیم که ازلحاظ ریاضی می توان به روابط این جمله واعدادپی برد.شماره حروف بسم الله الرحمن الرحیم 19 می باشد.به طوریکه 19 جزء اعداد اول است یعنی برهیچ عددی جزخودش ویک قابل بخش نیست . هریک ازکلمات این آیه درقرآن به صورت مضربی ازنوزده تکرار شده است[1] . به عدد نوزده هم درآیات قرآن صریحا اشا ره شده است .علیها تسعة عشر[2].اختصاص عدد نوزده حکمت خدایی دارد . درباره ی تقدیر این عدد چنین گفته اندکه علت اصلی فسادنفس قوای حیوانیه وطبیعیه اند. اما قوای حیوانیه پنج حس ظاهر وپنج حس باطن است وشهوت وغضب که جمعا دوازده می شود واما قوای طبیعیه جاذبه وما لکه ؛ها ضمه ، دافعه ، غا زیه ،نا سیه ومولده است که مجموعشان هفت می شود با دوازده می شودنوزده وچون منشا آفات وسقوط درجهنم این قوای نوزده گانه است بنابراین عدد نگهبانان دوزخ را خدای متعال به این عدد یاد کرده است[3]

ویا اینکه چون حروف بسم الله الرحمن الرحیم نوزده است کفاری که منکر این اسم مبارکند به عدد هرحرفی ازآن یک شراره آتش می شود وآنها را می سوزاند. قرآن علاوه براعجاز کلام وبیان وقواعد اخلاقی اجتماعی و....دارای بافت ویژه ای ازنظر اعداد ریاضی است که ارتباط حروف وکلمات را به یکدیگر مستحکم وغیر قابل تفکیک می نماید به عنوان نمونه نخستین آیه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم دارای نوزده حرف عربی است .قرآن از114سوره تشکیل شده واین عدد بر19بخش پذیراست . نخستین سوره ای که نازل شدسوره 96(علق ) می باشد که دارای 19 آیه می باشدوچه بسیاری ازنکات که برما پوشیده است



[1]   .امثال القرآن ,اسماعیلی ص 86

[2] .مدثرآیه30                                                                                                                                              

[3] کشف الحقایق موسوی ج 3 ص 696



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آزاده پورسلیمان ( دوشنبه 90/5/10 :: ساعت 10:39 صبح )
»» دعابرای امام زمان

اینطوری نیست که وقتی امام زمان بیاید همه ی نفوس، مسلمان می شوند، نخیر، چنین چیزی نیست، چرا؟ چون قرآن می فرماید: (وَ ألقَینا بَینَهُم ُ الْعَداوَة َ وَ الْبَغْضاءَ الی یَوم ِ الْقِیامَة)

دعا کردن برای فرج امام زمان علیه السلام بهترین هدیه برای حضرت است. برای حضرت صدقه بدهیم و محبّت کنیم. فرج عمومی حضرت اینست که حکومت حضرت تشکیل بشود. همه ی انبیاء منتظر آن حکومت بوده اند.

البته ما باید برای این نظام تلاش کنیم امّا نباید خیال کنیم که ما چون این نظام را قبول کردیم پس ما مسلمانیم. نخیر! مسلمان نیستیم و باید اقرار کنیم که ما مسلمان نیستیم. اسلام چیز دیگری است.

الان اگر بنده بگویم من نمونه ی حوزه ی علمیه هستم، اصلاً مردم از حوزه ی علمیه متنفّر می شوند. باید بگویم من هم یک طلبه ی ناقص از حوزه هستم، اگریک نواقصی از من دیدی، آنها را به حساب حوزه نگذار. من یک مسلمان کالی(ناقص) هستم. اگر از من اشکالی دیدی به اسلام لطمه نزن.

مرحوم جمال الدین اسدآبادی - خدا او را رحمت کند - می گفت باید اول بگوییم ما مسلمان نیستیم، بعد تبلیغ اسلام را کنیم. ما یک سری سلیقه ی شخصی ازشرق و غرب جمع کرده ایم و اسمش را اسلام گذاشته ایم. عروسی و عزای ما اسلامی است ؟مراسم و رفتارهای ما اسلامی است ؟ کجای ما اسلامی است؟

البته اینطوری نیست که فکر کنیم حضرت وقتی بیایند، من عوض می شوم و نفوس عوض می شوند. منتها من جرأت نمی کنم کاربد کنم. الان جرأت نمی کنم از ترس قانون، شراب فروشی باز کنم ولی در خانه ام می توانم شراب بسازم. امّا آنوقت جرأت نمی کنم در خانه ی خودم هم شراب بسازم، نه اینکه نخواهم این کار رابکنم. آن کسی که می خواهد دزدی کند دیگر نمی تواند، نه اینکه نمی خواهد دزدی کند.

اینطوری نیست که وقتی امام زمان بیاید همه ی نفوس، مسلمان می شوند، نخیر، چنین چیزی نیست، چرا؟ چون قرآن می فرماید:
(وَ ألقَینا بَینَهُم ُ الْعَداوَة َ وَ الْبَغْضاءَ الی یَوم ِ الْقِیامَة) تا قیامت، این بشرهمینطوری است. منتهی همین طور که برای حضرت سلیمان، همه ی جن و انس در خدمتش بودند، وقتی حضرت بیاید، همه ی قدرت ها در دست اوست. آن وقت آدم از در و دیوار و عیال خودش و از شنود شدن حرفهایش می ترسد.

وقتی اینطور شد من دیگر می ترسم خلاف کنم. نه اینکه خیال کنیم نفوس ما عوض می شود ولی الان اگر انسان کاری کند امام زمان راضی شودهفتاد برابر آن وقت است، منظور از هفتاد، عدد نیست، کنایه از کثرت است، یعنی اعمال خیلی ارزش دارد.

شما الان هرکار خوبی بکنی، هفتاد برابر آن وقت است. ما کافی است واجب را انجام دهیم و حرام را ترک کنیم آن وقت سلمان زمان می شویم. اگر کسی به واجب عمل کند و حرام راترک کند، خدا دستش را می گیرد و او را هفت شهر عشق می گرداند. ما خیال کرده ایم کلاس اخلاق امجد کسی را می سازد، نه، چنین نیست ! امجد خودش را نساخته، بعد بیاید تو را بسازد؟از این کلاس اخلاق به آن کلاس اخلاق.

یک عده شیّاد هم در جامعه افتاده اند و فرمول دست شان است و از غیب هم می گویند و اسرار بقیه را فاش می کنند. آن وقت یک عده شیّاد با این جوان هاافتاده اند. خدا قوام را رحمت کند. وقتی خطایی می دید عبا را به سر می کشید تا نبیند. بزرگان مامظهر ستّاریت بودند، مظهرِ (یا مَن ظَهَرَ الجَمیل و سَتَرَ القبیح) بودند.

درس اخلاق آیت الله امجد

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آزاده پورسلیمان ( جمعه 90/5/7 :: ساعت 5:10 عصر )
»» سیره بزرگان دررمضان

سیرهبزرگان در ماه مبارک رمضان

 

نویسنده: میرزا محمد جعفر انصاری




میرزا محمد جعفر انصاری، از مراجع نامدار خوزستان و از بستگان مرحوم شیخ مرتضی انصاری است. در باره وی نوشته اند:
او با آن همه مشاغل درسی، عبادات موظفه خود را که از سن بلوغ مشغول به آنها بود، ترک ننمود. او گذشته از نوافل شبانه، روزی قرائت یک جزء کلام الله و نماز حضرت جعفر طیار، زیارت جامعه و عاشورا را در یک جلسه، ایستاده به جا می آورد و هنگام عبادت توجه خاصی داشت. حافظه اش بسیار عجیب بود؛ قرآن مجید و تعقیبات نمازها و دعاهای هر ماه و هر روز و شب ماه مبارک رمضان و.. را از حفظ داشت.(1)

علامه طباطبایی

علامه، مراتبی از عرفان و سیر و سلوک معنوی را پیموده بود. او اهل ذکر و دعا و مناجات بود. در بین راه که او را می دیدم ، غالباً ذکر خدا را بر لب داشت. در جلساتی که در محضرشان بودیم، وقتی جلسه به سکوت می کشید، دیده می شد که لب های استاد، به ذکر خدا حرکت می کرد. به نوافل مقید بود و حتی گاهی دیده می شد که در بین راه مشغول خواندن نمازهای نافله است. شب های ماه رمضان تا صبح بیدا بود، مقداری مطالعه می کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذکار مشغول بود.(2)

امام خمینی(ره)

یکی از همراهان امام در نجف اشرف، نقل کرده است: ایشان در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن در ماه مبارک رمضان می خواندند؛ یعنی در هر سه روز یک دوره قرآن می خواندند. برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را خوانده اند، ولی بعداً می فهمیدند که امام ده یا یازده بار قرآن را ختم کرده است.
یکی از فرزندان امام می گفت: شبی در ماه رمضان، من در پشت بام خوابیده بودم. خانه ایشان یک خانه کوچک 45 متری بود. بلند شدم دیدم که صدا می آید. و بعد متوجه شدم که آقاست، که در تاریکی در حال نماز خواندن است. دست هایش را طرف آسمان دراز کرده و گریه می کند. برنامه عبادی ایشان این بود که در ماه رمضان، شب تا صبح نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح و مقداری استراحت، صبح زود برای کارهایشان آماده بودند.(3)
ماه رمضان برای ایشان، ارزش خاصی داشت، بدین جهت در این ماه، ملاقاتهای خود را تعطیل می کرد تا بهره بیشتری از برکات آن ببرد. ایشان می فرمود: « خود ماه رمضان، کاری است. » لذا کارهای دیگر را کم می کرد. و بیشتر به تلاوت دعا و قرآن می پرداخت. در این ماه، شعر نمی خواند و نمی سرود و به شعر گوش هم نمی داد و دگرگونی خاصی متناسب به این ماه، در زندگی خود ایجاد می کرد؛ به گونه ای که سراسر این ماه را به تلاوت قرآن مجید، دعا و به جا آوردن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری می کرد. غذا بسیار کم می خورد. حتی در روزهای بلند و طولانی ، روزه می گرفت، اما وقت افطار و سحر، آن قدر کم می خورد که خادمش فکر می کرد آقا چیزی از غذا نخورده است.(4)

ادراک شب قدر

آورده اند که حاج محمد ابراهیم کلباسی، از شاگردان بحرالعلوم، شب قدر را با عبادت درک کرد؛ زیرا مدت یک سال، شب تا صبح عبادت کرد و معلوم است که شب قدر از شب های سال، بیرون نیست.(5)

حاج میرزا حسین خلیلی (از رهبران جنبش مشروطه)

وی مردی با متانت و وقار، و در عین حال متواضع بود و در به جا آوردن وظایف عبادی خود کوتاهی نمی ورزید. ایشان در همه سال ها، دهه آخر ماه رمضان را در مسجد کوفه، معتکف بود و در بین الطلوعین زیارت عاشورا، از او ترک نمی شد.(6)

آیت الله گلپایگانی

سید محمد باقر گلپایگانی، فرزند آیت الله گلپایگانی، از مراجع تقلید می فرمود:
قرآن هایی که به پدر هدیه می شد، [پدر] مقید بودند آنها را بخوانند. پس از یک دور تلاوت، قرآن ها را به دارالقرآن هدیه می کردند و می فرمودند: زکات قرآن به این است که خوانده شود؛ زیرا در قیامت، قرآن از ما باز خواست می کند. ایشان در ماه رمضان هفت الی هشت دور، قرآن را ختم می کردند.(7)

سید صدر الدین عاملی اصفهانی

مرحوم شیخ عباس قمی در شرح حال آقا سید صدرالدین عاملی اصفهانی می نویسد:
و این سید جلیل، کثیر البکاء و کثیر المناجات بود. نقل شده که شبی از شب های ماه رمضان، داخل حرم امیرالمؤمنین شد. بعد از زیارت، نشست کنار ضریح و شروع کرد به خواندن دعای ابوحمزه، همین که شروع کرد و به جمله «الهی لا تودبنی بعقوبتک» رسید گریه او را گرفت و پیوسته این جمله را تکرار کرد و گریه کرد تا بیهوش شد و او را از حرم مطهر بیرون آوردند.(8)

پی نوشتها:

1. مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص 382.
2. مقالات وپیام ها ورساله هایی از علی احمدی میانجی ودیگران یادنامه علامه طباطبایی، ص 131 (با تلخیص)
3. فرازهایی از ابعاد روحی، اخلاقی وعرفانی امام خمینی(ره) تهیه وتدوین ،با مقدمه انصاری کرمانی، ص70.
4. سایت حوزه، کانون قاصدک دانشگاه علامه طباطبایی.
5. میرزا محمد خان تنکابنی، قصص العلما، ص 73.
6. رضا مختاری، سیمای فرزانگان ، ص162.
7. محمد رحمتی شهرضا، گنجینه معارف، ج1، ص480.
8. همان، ص 481.
منبع
  :کتاب گلبرگ شماره   122



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آزاده پورسلیمان ( جمعه 90/5/7 :: ساعت 1:5 عصر )
»» سیره بزرگان دررمضان

سیرهبزرگان در ماه مبارک رمضان

 

نویسنده: میرزا محمد جعفر انصاری




میرزا محمد جعفر انصاری، از مراجع نامدار خوزستان و از بستگان مرحوم شیخ مرتضی انصاری است. در باره وی نوشته اند:
او با آن همه مشاغل درسی، عبادات موظفه خود را که از سن بلوغ مشغول به آنها بود، ترک ننمود. او گذشته از نوافل شبانه، روزی قرائت یک جزء کلام الله و نماز حضرت جعفر طیار، زیارت جامعه و عاشورا را در یک جلسه، ایستاده به جا می آورد و هنگام عبادت توجه خاصی داشت. حافظه اش بسیار عجیب بود؛ قرآن مجید و تعقیبات نمازها و دعاهای هر ماه و هر روز و شب ماه مبارک رمضان و.. را از حفظ داشت.(1)

علامه طباطبایی

علامه، مراتبی از عرفان و سیر و سلوک معنوی را پیموده بود. او اهل ذکر و دعا و مناجات بود. در بین راه که او را می دیدم ، غالباً ذکر خدا را بر لب داشت. در جلساتی که در محضرشان بودیم، وقتی جلسه به سکوت می کشید، دیده می شد که لب های استاد، به ذکر خدا حرکت می کرد. به نوافل مقید بود و حتی گاهی دیده می شد که در بین راه مشغول خواندن نمازهای نافله است. شب های ماه رمضان تا صبح بیدا بود، مقداری مطالعه می کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذکار مشغول بود.(2)

امام خمینی(ره)

یکی از همراهان امام در نجف اشرف، نقل کرده است: ایشان در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن در ماه مبارک رمضان می خواندند؛ یعنی در هر سه روز یک دوره قرآن می خواندند. برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را خوانده اند، ولی بعداً می فهمیدند که امام ده یا یازده بار قرآن را ختم کرده است.
یکی از فرزندان امام می گفت: شبی در ماه رمضان، من در پشت بام خوابیده بودم. خانه ایشان یک خانه کوچک 45 متری بود. بلند شدم دیدم که صدا می آید. و بعد متوجه شدم که آقاست، که در تاریکی در حال نماز خواندن است. دست هایش را طرف آسمان دراز کرده و گریه می کند. برنامه عبادی ایشان این بود که در ماه رمضان، شب تا صبح نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح و مقداری استراحت، صبح زود برای کارهایشان آماده بودند.(3)
ماه رمضان برای ایشان، ارزش خاصی داشت، بدین جهت در این ماه، ملاقاتهای خود را تعطیل می کرد تا بهره بیشتری از برکات آن ببرد. ایشان می فرمود: « خود ماه رمضان، کاری است. » لذا کارهای دیگر را کم می کرد. و بیشتر به تلاوت دعا و قرآن می پرداخت. در این ماه، شعر نمی خواند و نمی سرود و به شعر گوش هم نمی داد و دگرگونی خاصی متناسب به این ماه، در زندگی خود ایجاد می کرد؛ به گونه ای که سراسر این ماه را به تلاوت قرآن مجید، دعا و به جا آوردن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپری می کرد. غذا بسیار کم می خورد. حتی در روزهای بلند و طولانی ، روزه می گرفت، اما وقت افطار و سحر، آن قدر کم می خورد که خادمش فکر می کرد آقا چیزی از غذا نخورده است.(4)

ادراک شب قدر

آورده اند که حاج محمد ابراهیم کلباسی، از شاگردان بحرالعلوم، شب قدر را با عبادت درک کرد؛ زیرا مدت یک سال، شب تا صبح عبادت کرد و معلوم است که شب قدر از شب های سال، بیرون نیست.(5)

حاج میرزا حسین خلیلی (از رهبران جنبش مشروطه)

وی مردی با متانت و وقار، و در عین حال متواضع بود و در به جا آوردن وظایف عبادی خود کوتاهی نمی ورزید. ایشان در همه سال ها، دهه آخر ماه رمضان را در مسجد کوفه، معتکف بود و در بین الطلوعین زیارت عاشورا، از او ترک نمی شد.(6)

آیت الله گلپایگانی

سید محمد باقر گلپایگانی، فرزند آیت الله گلپایگانی، از مراجع تقلید می فرمود:
قرآن هایی که به پدر هدیه می شد، [پدر] مقید بودند آنها را بخوانند. پس از یک دور تلاوت، قرآن ها را به دارالقرآن هدیه می کردند و می فرمودند: زکات قرآن به این است که خوانده شود؛ زیرا در قیامت، قرآن از ما باز خواست می کند. ایشان در ماه رمضان هفت الی هشت دور، قرآن را ختم می کردند.(7)

سید صدر الدین عاملی اصفهانی

مرحوم شیخ عباس قمی در شرح حال آقا سید صدرالدین عاملی اصفهانی می نویسد:
و این سید جلیل، کثیر البکاء و کثیر المناجات بود. نقل شده که شبی از شب های ماه رمضان، داخل حرم امیرالمؤمنین شد. بعد از زیارت، نشست کنار ضریح و شروع کرد به خواندن دعای ابوحمزه، همین که شروع کرد و به جمله «الهی لا تودبنی بعقوبتک» رسید گریه او را گرفت و پیوسته این جمله را تکرار کرد و گریه کرد تا بیهوش شد و او را از حرم مطهر بیرون آوردند.(8)

پی نوشتها:

1. مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص 382.
2. مقالات وپیام ها ورساله هایی از علی احمدی میانجی ودیگران یادنامه علامه طباطبایی، ص 131 (با تلخیص)
3. فرازهایی از ابعاد روحی، اخلاقی وعرفانی امام خمینی(ره) تهیه وتدوین ،با مقدمه انصاری کرمانی، ص70.
4. سایت حوزه، کانون قاصدک دانشگاه علامه طباطبایی.
5. میرزا محمد خان تنکابنی، قصص العلما، ص 73.
6. رضا مختاری، سیمای فرزانگان ، ص162.
7. محمد رحمتی شهرضا، گنجینه معارف، ج1، ص480.
8. همان، ص 481.
منبع
  :کتاب گلبرگ شماره   122



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آزاده پورسلیمان ( جمعه 90/5/7 :: ساعت 1:4 عصر )
»» پرسشی که بی پاسخ ماند..

مطابق آیات قرآن که می فرماید:أفمن یهدی إلی الحق أحق أن یتبع أمن لایهدی إلاأن یهدی(یونس:35) وآیه هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون (زمر:9) بنابراین روشن است درقرآن مساله برتری وتقدیم افضل برفاضل واعلم برعالم ثابت شده است.

درکتب اهل سنت نیزروایات زیادی دراین زمینه آمده است ابن عباس ازپیامبر نقل می کند"اگر کسی خلیفه مسلمین شودوشخص دیگری آگاهی بیشتری به کتاب وسنت خدا داشته باشدچنین فردی به خدا ورسول وهمه مسلمانها خیانت کرده است"(تاریخ مدینه دمشق 53/ 256وکنزالعمال16/88 )

ونیزدرکتب اهل سنت آمده" شرط اول حاکم این است که عالم ومجتهد به اصول وفروع دین باشدتابتواندامور دینی راانجام دهد"(شرح المواقف8/349)ونیزباتوجه به اینکه ام المومنین عایشه می گوید"علی عالم ترین مردم به سنت پیامبراست"(تاریخ کبیربخاری2/255تاریخ مدینه دمشق42/405)ونیز عمربارها گفت"اگرعلی نبود من هلاک می شدم خدایا هیچ مشکلی برای من پیش نیاورکه علی درکنار من نباشد"(مناقب خوارزمی 97/98وانساب اشرف99/29)ونیزنووی ازدانشمندان بزرگ اهل سنت می گوید"برای ما ثابت شده که تمام صحابه درمشکلات علمی خود به علی رجوع می کردندولی مایک مورد نداریم علی به دیگرصحابه رجوع کرده باشد"(تهذیب الاسماواللغات/317)پس شکی نیست که علی درزمینه علم وآگاهی افضل ترین صحابه بوده است.

درزمینه شجاعت نیزآمده است که عمرمی گوید"به خدا سوگند اگرشمشیر علی نبودپرچم اسلام برافراشته نمی شد"(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید12/86)ونیزآمده که علی دربیشترجنگها بوده وبارهازخمی شده درحالی که دیگرصحابه فرارمی کردند"تاریخ طبری2/518المغازی1/240

ونیزدرزمینه سبقت درایمان آمده که پیامبرفرمودند"علی اولین شخصی است که به من ایمان آورد(معجم الکبیر20/230مجمع الزواید9/114

ونیزدرمورد زهدوبی آلایشی نیزپیامبرفرمودند"یا علی خداوند محبوبترین زینت را که زهداست به توداده است"(شرح الاخبار1/435

وهرفضیلت وشاخصه ای که اهل سنت برای امام وخلیفه درنظر می گیرند فقط درامیرالمومنین علی وجودداردبنا براین اگرهیچ آیه وروایتی درزمینه ولایت حضرت علی وجود نداشته باشدوبه عقل ووجدان اکتفا کنیم می بینیم جز علی کسی برازنده خلافت نیست.

وحالا یک سوال اساسی وجوددارد که چرا این حقیقت آشکارکتمان می شود؟......................



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آزاده پورسلیمان ( دوشنبه 90/5/3 :: ساعت 10:46 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

لشکر رعب
آیه ای که کمتر شنیده ایم
زیباترین عکس
چرا محرم ؟
الگوی جوانان دانشمند
امیدبخش ترین آیه
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 3
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 23790
» درباره من

دین وزندگی

» پیوندهای روزانه

حضرت علی (ع)
فضایل اهل بیت [1]
دل آسمانی [2]
شیعیان [1]
نورآسمان
موسسه تحقیقاتی ولی عصر [3]
بسیج طلاب دزفول [7]
[آرشیو(7)]

» آرشیو مطالب
تیر 90
مرداد 90

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
.: شهر عشق :.
منطقه آزاد
گروه اینترنتی جرقه داتکو
جبهه مدیریت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان




» طراح قالب